در طول سال های اخیر گسترش شبکه های مجازی، رسانه های دیجیتالی و پایگاه های خبری موجب شده است آگاهیهای مردم افزایش یابد و حق و حقوق خود را از سازمان های بزرگ کشور بیشتر طلب کنند و انتظار دارند که متولیان امور پاسخگوی آنان باشند.
خسرو رفیعی ـ رئیس انجمن روابط عمومی ایران: ضعف سازمان ها در به ثمر نشستن پروژه ها، ارائه خدمات مطلوب و انتخاب مدیران و کارشناسان شایسته، هرگونه فعالیتی را بسیار سست و ناپایدار کرده است و یکی از بزرگترین چالشهای سازمان ها عدم انتخاب مدیران توانمند در بخش روابط عمومی برای پاسخگویی، درخواست از متخصصان و ارائه راه حلها است.
اگر وزیر، مدیرعامل و یا هر مسئول دیگری چه در سازمانهای دولتی و چه خصوصی خود را در برابر نوع و میزان خدماتی که به مردم می دهد مسئول نداند، تمامی زیرمجموعه های خود و از جمله روابط عمومی سازمان را همگون با نگرش اصولی نمی تواند سازماندهی کند، که این موضوع اساس تحولی است که باید در روابط عمومیها ایجاد شود. اگر برقراری ارتباط سالم و موثر و دو سویه در میان مردم و سازمان ایجاد نشود، که تاکنون چنین بوده است، ارتباط مفید و مؤثر روابط عمومی ها با رسانه های جمعی و مردم از بین می رود.
آیا در طول سالهای گذشته سازمان های ما تعریف درستی از روابط عمومی داشته اند؟ بدیهی است که در این مدت کتابهای با ارزشی در این باره چاپ و در درسهای دانشگاهی به آن پرداخته شده و در تعریف نمودار سازمانها هم از آن بسیار
گفتهشده است.
اما یک روابط عمومی حرفهای باید بتواند با استفاده از نرم-افزارهای ایجاد شده و مدیاهایی که در اختیار دارد، تصویری مثبت برای سازمان خود ایجاد کند و استراتژی های ویژهای برای توسعه برند هر شرکت داشته باشد. روابط عمومیها باید مخاطبان سازمان خود را شناسایی کنند و به توسعه و تولید محتوا برای تحقق اهداف آن بپردازند و تصویر مثبتی از سازمان ایجاد کنند.
کارشناس روابط عمومی باید کمک موثری برای بررسی محیطی سازمان باشد و نقش مهمی در شناخت محیط پیرامون سازمان خود ایفا کند و بتواند برای تصمیم گیران سازمان خود آنچه که نیاز دارند، فراهم آورد. کارشناس روابط عمومی باید همیشه در خدمت سازمان خود باشد، او ساعت کاری مشخصی ندارد و تمام وقت باید حساسیتهای جامعه را برای پاسخگویی به آن درک کند.
به راستی روابط عمومی های ما چه میزان مفهوم ارتباط را برای خود تعریف کرده اند و آیا تعریف روشنی از آن در ذهن خود و مخاطبان به وجود آوردهاند؟ شک دارم که پاسخ درستی برای اکثریت روابط عمومیهای خود داشته باشیم! به راستی برای چه منظور سازمان های ما به روابط عمومیها نیاز دارند و مهارت های ارتباطی خود را تقویت می کنند؟ ارتباط، فرآیندی است که برای اعتمادسازی و جلب اطمینان، به آن نیاز داریم.
دکتر نطقی، استاد بی نظیر روابط عمومی می گوید: «هر سازمانی شایسته همان روابط عمومی است که دارد و اگر می خواهیم سازمانی را بشناسیم، باید مدیر روابط عمومی آن را بشناسیم.» آنچه از این پند می فهمیم، این است که سازمانهای ما روابط عمومی را نمیشناسند و صرفاً برای توجیه خود به آن نیاز دارند. امروزه روابط عمومی های ما به جای کارهای حرفهای، سپر بدرفتاری مدیران و مسئولان خود شده اند و کارهای اشتباه آن ها را پنهان می کنند! نتایج رفتارهای بد را باید پیش بینی و رفتارهای غیراخلاقی را اصلاح کرد. سازمان های ما در پشت روابط عمومی ها، رفتارهای نادرست خود را تکرار و ضعف های خود را پنهان میکنند و روابط عمومیها با تبلیغات نادرست، به توجیه ضعفهای سازمان میپردازند. یادمان باشد مردم ما و به ویژه نسل جدید را نمی توان به سادگی فریب داد.
مدیریت و مسئولیت در یک سازمان به تقویت و آشنایی با شیوههای مدیریتی نیاز دارد و نباید به راحتی هر فرد ناآگاهی را برای مدیریت و رهبری سازمان تعیین کنیم که نتیجه آن، دیده شده است. ما ابتدا باید مهارت های رهبری را بدانیم تا بتوانیم مدیر شایسته روابط عمومی را انتخاب کنیم، که مثال ساده آن، مدیریت در بخش آب کشور است. وضعیت را به جایی کشانده ایم که تکلیف خود را برای مقابله با بحران آب نمی دانیم. قطعاً سال ۱۴۰۴ یکی از سخت ترین سال های مواجهه با کمبود آب است که روابط عمومی نقش بسیار مهمی در مقابله با کم آبی باید ایفا کند. نبود مدیریت اصولی در بخش آب کشور و در نتیجه اجبار به انتقال آب از سر شاخه های دیگر مناطق برای تأمین آب شرب شهرهای مرکزی کشور، موجب از میان رفتن منابع آبی سایر مناطق خواهد شد. دشت قزوین دچار نشست زمین شده و در شرق تهران این فاجعه برای دشت های گرمسار و ورامین به وجود آمده است و هر روز شاهد فرونشست زمین های بیشتری در کشور هستیم.
عدم استفاده از مشارکتهای مردمی و عدم همراهی همه سازمان های ذی ربط، مشکلات صنعت آب را بیشتر می کند و وقتی اطلاعاتی که به مردم می دهیم نادرست است، قطعاً باید متوجه آسیب های آن در آینده باشیم.
اگر عدالت را چاشنی فعالیت های خود کنیم و رفتارهای عادلانهای با مردم داشته باشیم، میتوانیم حرفه ای عمل کنیم، وقار داشته باشیم و احترام به خود را به دست آوریم و در جهت تصمیم گیریهای درست و ارتباطات شفاف پیش برویم.
روابط عمومی سوپاپ اطمینان سازمان است، به شرط آن که ضعف ها و اشتباههای خود را اصلاح کند و خود را پشت نارسائیهای سازمان پنهان نسازد. قبول کنیم که در روابط عمومیها ضعفهای بسیاری داریم که با آشکارشدن آنها راه برای اصلاح نقاط ضعف بسیار سختتر می شود.
با آرزوی این که هر چه زودتر مشکلات کشور را درک و برای آنها راه حل پیدا کنیم. و اجازه ندهیم بحران ها افزایش یابد. اعصاب و روان مردم را به بازی نگیریم و برای اصلاح ساختارها، آمایش سرزمین و مدیریتهای پایدار از توان علمی روابط عمومیها بیشتر بهره مند شویم. روابط عمومی حرفهای نباید تضعیف شود و سررشته کارها را از دست بدهد. فریب، دروغ و پنهان کاریها ما را به سر منزل مقصود نمی رساند!
شما چه نظری دارید؟